استقلال باز هم باخت و شکست امروز بسیار تلختر از شکست مقابل فولاد بود چرا که تمام امیدهای استقلال را برای قهرمانی به باد داد و حتی کسب مقام نایب قهرمانی را هم با اما و اگرهای فراوان روبرو کرد.
برخی از دوستان مرا متهم به بیتعصبی کردهاند، اما بین طرفدار منطقی بودن و تعصب کور داشتن خیلی فرق وجود دارد. به عنوان یک هوادار منطقی چنین روزهایی را برای استقلال پیشبینی میکردم. اما چه سود که گوش بعضی از هواداران جوان و همینطور کادرفنی استقلال به این حرفها بدهکار نبود. ضعفهای فنی بالاخره کار دست تیم دادند و استقلال از سه بازی حساس فقط یک امتیاز گرفت و از رده دوم به رده چهارم سقوط کرد.
ضعف کادر فنی، عامل اصلی این باختها
پرویز مظلومی قدرت بازیخوانی ضعیفی دارد. او در ابومسلم و مس کرمان هم که بود بارها نیمه مربیان را میباخت و تنها به لطف گلهای زده بیشتر در نیمه نخست بازی را میبرد یا مساوی میکرد. او در استقلال نیز به این روند نامبارک ادامه داد. استقلال هم با ستارگانی مثل میداوودی، مجیدی، مبعلی و جباری نیمه دوم را باخته است و هم بدون آنها. محض نمونه به بازی استقلال و سپاهان که با برتری 4-3 استقلال به پایان رسید اشاره میکنم. در آن بازی که تمام ستارگان خود را در اختیار داشتیم، استقلال نیمه دوم را 3 بر 1 از حریف اصفهانی شکست خورد. آن موقع هم به ضعف بازیخوانی مظلومی و توان بالای مربیگری قلعهنویی اشاره کردم و کسی آن را جدی نگرفت. امروز هم ضعف بازیخوانی مظلومی عامل کلیدی باخت به ذوبآهن بود. وقتی ابراهیمزاده کاسترو و رافخایی را به زمین آورد و روند بازی را به سود تیم خود کرد، پرویز مظلومی چه کار کرد تا مانع تحقق نقشههای ابراهیمزاده شود؟! آیا این دو بازیکن تواناییهایشان از برهانی و مجیدی فراتر بود؟ آیا حسینی و طالبی توانایی فنی بالاتری نسبت به منتظری و عمرانزاده دارند؟ یا حدادیفر از آشوبی بهتر است؟! مسئله این است که مظلومی علاوه بر قدرت بازیخوانی ضعیف، در اتخاذ راهبردهای مناسب برای خروج تیم از بنبست مشکل دارد. او نه مثل جلالی علمگراست و نه مثل قلعهنویی تجربهگرا. به همین خاطر است که نتوانسته و نخواهد توانست که با استقلال به موفقیت دست یابد، مگر آنکه دوباره بانوی شانس و اقبال دوباره خود را در آغوش او بیندازد!
علاوه بر سرمربی، استقلال نه مربی تمریندهنده خوب دارد، نه مربی بدنساز خوب (که اگر داشت اینقدر بازیکنان مصدوم نمیشدند و از نظر جسمانی اینقدر افت نمیکردند) نه فریبا و نه فکری میتوانند در مواقع بحرانی با مشورت دادن به مظلومی تیم را از بنبست خارج کنند، چرا که آنها از نظر دانش فنی فرسنگها عقبتر از سرمربی تیم هستند. مربی دروازهبانها هم که معلوم نیست چه کار میکند که طالبلو اینطور سوراخ فوری شده است! طالبلو در بدترین روزهایش در لیگ هفتم لااقل این حسن را داشت که چپ و راست پنالتیهای بازیکنان حریف را مهار کند. اما الان علاوه بر اصول دروازهبانی، پنالتیگیری را هم که در آن تخصص داشت فراموش کرده است.
نه! این استقلال نمیتواند حتی به مقام نایب قهرمانی لیگ و قهرمانی جام حذفی دست یابد مگر آنکه کادر فنی این تیم تقویت شود. شنیدهها حاکی از آن است که گمالوویچ به عنوان مربی تمریندهنده و بدنساز به تیم اضافه میشود. اما حضور او کافی نیست. محصص، نامجو مطلق و احدی نیز بهتر است به کادر فنی استقلال اضافه شوند. شانسی که استقلال آورده این است که قبل از تعطیلی تقریباً چهل روزه لیگ با بحران روبرو شده است. اگر کادر فنی تقویت شود، استقلال بازسازی خواهد شد و میتواند به نایب قهرمانی لیگ و قهرمانی جام حذفی فکر کند، در غیر اینصورت، روند ناکامیهای استقلال ادامه خواهد یافت.
پ.ن. راستی فهمیدید وقتی استقلال با هنرنمایی (!) مظلومی بازی 1-0 برده را 1-2 باخت، سپاهان با درایت و ذکاوت ژنرال قلعهنویی بازی 1-2 باخته را 3-2 باخت؟! تیمهای امیرخان همیشه همینطور هستند. دربی برگشت لیگ چهارم را یادتان هست؟ وقتی که پرسپولیس با یک کرنر اشتباه و یک گل آفساید 2-1 از استقلال پیش افتاد، هنر قلعهنویی بود که باعث شد تیم متلاشی نشود و بتواند ده دقیقه پایانی پرسپولیس را در محوطه جریمهاش مچاله کند و با گلهای فکری و برهانی، بازی 1-2 باخته را 3-2 ببرد. آری! ژنرال بزرگ است و به تیمهایش یاد میدهد که چگونه بزرگ باشند و تا آخرین ثانیه برای تغییر نتیجه مسابقه بجنگند.
به امید روزی که ژنرال به خانه ی خود بازگردد.